مختصری از زندگی نامه مام ابن ماجه قزوینی رحمه الله (۲۰۹ – ۲۷۳ هـ)

امام ابن ماجه قزونی رحمه الله

آنگاه که دین اسلام پا به عرصه وجود گذاشت و اقیانوس بیکران و مواج علوم و معارف اسلامی، کاخهای پوشالی مدعیان دروغین تمدن و فرهنگ را در هم شکست و پرچم «لا‌إله الا‌الله محمد‌ رسول‌الله» بر بلندای جهان به اهتزاز درآمد و جهانیان با درک حقانیت اسلام، به سیل خروشان آن پیوستند و در یادگیری و نشر علوم و معارفش مشغول گشتند، ایرانیان نیز همدوش و گاهی پیشاپیش این نهضت جهانی حرکت کردند و در کلیه علوم و معارف اسلامی شاهکارهای مهمی را به جهان اسلام تقدیم نمودند، از جمله در علم حدیث.

از آنجایی که احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم پس از قرآن مهمترین منبع دریافت احکام و قوانین اسلام است، دانشمندان اسلامی توجه ویژه‌ای به حفظ و انتقال آنها مبذول داشتند و در پی تحصیل آن، هزاران کیلومتر را پای پیاده و با تحمل مشکلات فراوان پشت سر نهادند و خود را به مراکز تدریس علوم حدیث رساندند و عطش علمی خویش را در محضر اساتید حدیث در هر عصر و مصری برطرف ‌نمودند و با تدوین آثار ماندگار، امت اسلامی را برای همیشه مرهون زحمات خویش گردانیدند.

لازم به ذکر است که بحث از مراحل و کیفیت جمع‌آوری و تدوین علوم حدیث و خدمات مختلفی که در زمینه علم حدیث انجام شده و احوال هر یک از محدثين، بحثها و موضوعات جداگانه‌ای هستند که از موضوع بحث ما خارج‌اند. به هر حال، سرزمین ایران دانشمندان بی‌شماری را در علوم مختلف به ویژه در علوم حدیث در دامن خود پرورش داده است که از آن جمله می‌توان از امام مسلم بن‌حجاج نیشابوری، (۲۵۶ م)، امام ابوداود سجستانی (۲۷۵ م) و امام ابن‌ماجه محمد‌بن‌یزید قزوینی (۲۷۳ ـ ۲۰۹) و… نام برد.

امام ابن‌ماجه محمدبن‌یزید الربعی قزوینی- رحمه‌الله-؛ “ربعی” منسوب به قبیله “ربیعه” است و”قزوینی” منسوب به “قزوین” یکی از شهرهای ایران است. ابن‌خلکان می‌گوید: «منسوب به قزوین است که یکی از مشهور‌ترین شهرهای عراق عجم (ایران فعلی) می‌باشد». شهر قزوین در دامنه سلسله کوههای البرز تقریباً در منطقه‌ای بین تهران، رشت، آذربایجان و کردستان واقع است.

تاریخچه بنای شهر قزوین

“حمدالله مستوفی” در ص‌۸۰۳ تاریخ گزیده می‌نویسد: «یکی از اکاسر، لشکری به جانب “دیلمیان” فرستاده بود، در صحرای قزوین صف کشیدند. سپهدار لشکر به موضع زمین قزوین در صف لشکر خود خللی دید، با یکی از اتباع خود گفت: «آن کش (کژ) وین»، یعنی بدان نگر و لشکر را راست کن. نام “کش‌وین” یا “کژ‌وین” بر آن موضع افتاده، چون آنجا شهر گردید “کش‌وین” خواندند. عرب معرب کردند و “قزوین” گفتند. نویسنده در صفحهٔ ۸۳۰ ـ ۸۳۲ از تاریخ خود، “شاهپور” فرزند “‌اردشیر بابکان” را بانی شهر قزوین می‌داند.

قزوین پس از ظهور اسلام

پس از ظهور و گسترش اسلام، شهر قزوین در عهد خلافت خلیفه سوم حضرت عثمان ذی‌النورین رضی‌الله‌عنه فتح شد. جریان فتح آن از این قرار بود که حضرت عثمان رضی‌الله‌عنه “براء‌بن‌عازب” را در سال ۲۴ هـ ق به حکومت “ری” برگزید. وی نخست به “ابهر” وارد شد و آنجا را گشود و سپس به “قزوین” کوچ کرد. مردم قزوین خواستار صلح و سازش شدند و او شرایطی را که مردم “ابهر” پذیرفته بودند به آنان پیشنهاد کرد؛ همه آن شرایط را به جز پرداخت جزیه پذیرفتند، زیرا آنان از جزیه گریزان بودند. ولی وقتی دیدند که از آن نیز گریزی نیست، اسلام آوردند و به جای خود ماندند و سرزمین آنان مشمول پرداخت “عشر” گردید. آنگاه براء‌بن‌عازب پانصد تن از مسلمانان را بر آنان گماشت که در میان آنان “طلیحة بن‌خویلد اسدی” و “میسرة عائدی” و گروهی از قبیله “بنی تغلب” بودند.

شهر قزوین در دوران حکومت خلفای اموی و عباسی مورد توجه و عنایت حاکمان بوده است، چنان که محمد بن‌هارون اصفهانی می‌گوید: «هارون الرشید به آهنگ خراسان از همدان گذاشت، مردم قزوین راه را بر وی گرفتند و مشکلات خود را بیان داشتند و خواستار شدند که در عشریه‌ای که از غلات می‌دهند تخفیفی داده شود. هارون الرشید به قزوین درآمد و مسجد جامع آن را بنا نهاد و نام خود بر لوح سنگی بر در آن نصب کرد و برای آن دکان‌ها و مستغلات خرید و آنها را برای مصالح شهر و تعمیر قبّه وقف کرد».

از آثار قدیمی شهر قزوین می‌توان از مسجد جامع آن نام برد. چنان که در کتاب “مرآت البلدان” ناصری، مسجد جامع قزوین را به شرح زیر توصیف نموده است: «این جامع به امام شافعی منسوب بوده، صحن بزرگ آن را چند نفر ساخته‌اند، هر محلی به اسم بانی آن موسوم است. صحن کوچک که به طرف شرقی مشهور است از ابنیه هارون الرشید است. صحن کوچک طرف قبله از بناهای “خمارتاش عمادی” است که در سنهٔ ۵۰۰ هـ ق شروع به بنای آن گردیده و در ۵۰۹ تمام شده است».

علما و بزرگان قزوین

قابل ذکر است که آوازه شهر قزوین در فن حدیث از قرن سوم هجری آغاز شد و این شهر معروف به “باب‌الجنة” گردید، زیرا محدثین معروفی ساکن قزوین بوده‌اند که اسامی برخی از آنان به شرح ذیل می‌باشد:

۱- محمد‌بن‌سعید‌بن‌سابق ابوعبدالله رازی، متوفای ۲۱۰ هـ ،

۲- حافظ علی‌بن‌محمد ابوالحسن طنافسی، متوفای ۲۳۳ هـ ،

۳- حافظ عمرو‌بن‌دافع ابوحجر بجلی، متوفای ۲۳۷ هـ ،

۴- اسماعیل‌بن‌توبه ابوسلیمان قزوینی حنفی، متوفای ۲۴۷ هـ ،

۵- و امام ابن‌ماجه قزوینی، متوفای ۲۷۳ هـ.ق.

محدثین و فقهای بزرگ دیگری نیز در قزوین وجود داشته اند که نام هر یکی از آنها برگ زرینی در تاریخ قزوین است. اما شهرت محمد بن‌‌‌یزید مشهور به “امام ابن‌ماجه” از همه بیشتر است.

امام ابن‌ماجه قزوینی

امام ابن‌ماجه حافظ ابوعبدالله محمد‌بن‌یزید قزوینی، در سال ۲۰۹ هـ.ق در قزوین تولد یافت. برای کسب حدیث و علوم مربوط به آن، به شهرهای مختلف سفر کرد و سپس به قزوین بازگشت و به نشر این علوم پرداخت.

در “الوافی بالوفیات” آمده که “ماجه” لقب پدر محمد‌بن‌یزید قزوینی است. اما “زبیدی در کتاب خود به نام “تاج‌العروس” ذکر کرده که “ماجه” اسم مادر محمد‌بن‌یزید قزوینی بوده است.

امام ابن‌ماجه یکی از ائمه رجال حدیث در قرن سوم هجری و در زمره کبار محدثین و صاحب کتاب ششم از صحاح سته است که به نام “سنن ابن‌ماجه” معروف می‌باشد.

“فرید وجدی” در دائرة‌المعارف خود می‏نویسد: «او امام در فن حدیث بود و به علوم حدیث و متعلقات آن عارف و آشنا بود. به بصره، کوفه، بغداد، مکه، شام، مصر و ری مسافرت نموده و احادیثی را فراگرفت».

مؤلف کتاب “حبیب‌السیر” می‌نویسد: «ابوعبدالله محمد بن‌یزید قزوینی را استماع احادیثی که میان او و حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم سه کس واسطه‌اند میسر شد و به عرف محدثین آن احادیث را “ثلاثیه” گویند».

سرانجام در عصر خلیفه “معتمدعلی‌الله عباسی” در سال ۲۷۳ هـ.ق در روز دوشنبه در سن ۶۴ سالگی در قزوین فوت کرد و در روز سه‌شنبه، هشت روز مانده به رمضان، دفن گردید.

فرید وجدی در دایرة‌المعارف خود می‌گوید که در سال ۲۷۳ فوت کرد و برادرش ابوبکر بر او نماز جنازه خواند و دو برادرش ابوبکر و عبدالله و پسرش عبدالله متولی دفن او بودند و این مطلب را تاریخ “البدایه و النهایه” نیز تایید می‌کند.

در جلد چهارم دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی آمده است: «ابن‌ماجه در قزوین درگذشت و در رثای او شاعران مرثیه‌ها سرودند. مزار او در قزوین تا مدتها شناخته شده بود».

مسلک فقهی امام ابن‌ماجه قزوینی

بنابر اینکه اقوال دانشمندان مسلمان در‌باره مسلک فقهی امام ابن‌ماجه متفاوت است، به طور قطعی نمی‌توان مسلک ایشان را متعین نمود، لذا به ذکر نظر چند تن از دانشمندان برجسته جهان اسلام اکتفا می‌شود:

۱- امام شاه‌ولی‌الله محدث دهلوی می‌فرماید: «رجحان ابن‌ماجه به طرف مسلک امام احمد بن‌حنبل بوده است».

۲- دانشمند و محدث بزرگ هند، علامه سید انورشاه کشمیری (رحمه الله) می‌فرماید: «به احتمال زیاد ابن‌ماجه مذهب شافعی داشته است».

۳- علامه طاهر جزائری (رحمه الله) می‌فرماید: «ابن‌ماجه، مقلد علمای مجتهد نبوده، بلکه به طرف قول ائمه حدیث مثل شافعی، احمد، اسحاق، و ابوعبیده تمایل داشته ‌است».

۴ـ علامه ذهبی (رحمه الله) می‌فرماید: «بدون تردید امام ابن‌ماجه حافظ حدیث، صدوق و دارای علمی وافر بوده است».

اساتید امام ابن‌ماجه

برخی از اساتیدی که امام ابن‌ماجه از آنها استماع حدیث کرده از قرار ذیل اند:

در دمشق: هشام بن‌ عمار، عباس‌ بن‌ ولید خلال، عبدالله ‌بن ‌احمد بن‌ بشر بن ‌ذکوان، محمد بن ‌خالد، عباس ‌بن ‌عثمان، عثمان ‌بن ‌اسماعیل‌ بن ‌عمران ذهلی، هشام ‌بن ‌خالد و احمد بن ‌ابی‌الحواری؛

در مصر: اباطاهر بن ‌سرح، محمد بن زویح و یونس‌ بن‌ عبدالاعلی؛

در حمص: محمد بن ‌مصطفی، هشام بن ‌عبدالملک الیزنی؛

در عراق: ابوبکر بن ‌ابی‌شیبه، احمد بن ‌عبده، اسماعیل ‌بن ‌‌ابی‌موسی ‌فزاری، سوید ‌بن ‌سعید، عبدالله ‌بن ‌معاویه.

علامه ذهبی (رحمه الله) می‌گوید: ابوعبدالله محمدبن‌یزید قزوینی ‌ابن‌ماجه ربعی صاحب سنن و تفسیر و تاریخ و محدّث در سال ۲۰۹ هـ به دنیا آمد و از محمد بن ‌عبدالله ‌بن نمیر، جبارة ‌بن ‌‌‌‌مفلس، ابراهیم ابن‌منذرخزامی، عبدالله ‌بن ‌معاویه، هشام ‌بن ‌عمار، محمد ‌بن ‌‌رمح، داود بن ‌رشید و طبقات آنها روایت کرده است.

شاگردان امام ابن‌ماجه

از جمله شاگردان امام ابن‌ماجه می‌توان از افراد ذیل نام برد:

علی ‌بن ابراهیم‌ ‌قطان، ابوطیب بن ‌روح بغدادی، محمد بن عیسی‌ابهری و سلیمان‌بن‌یزید قزوینی.

آثار علمی امام ابن‌ماجه

۱- “کتاب السنن” که ششمین کتاب صحیح از صحاح ستة است و اولین کسی که این کتاب را “سادس صحاح ستة” قرار داد ابوالفضل‌‌‌‌ بن ‌طاهر مقدسی، سپس حافظ عبدالغنی مقدسی بود.

امام ابن‌ماجه می‌گوید: «این نسخه یعنی “السنن” را به “امام ابو‌زرعهٔ ‌رازی” نشان دادم، نگاه در آن کرد و گفت گمان می‌کنم اگر این نسخه در دسترس مردم قرار گیرد سایر مجموعه‌های حدیث تعطیل ‌شوند».

۲- تفسیر قرآن که به تفسیر ابن‌ماجه معروف است.

۳- تاریخ ابن‌ماجه از عصر صحابه تا عصر خودش.

۴- تاریخ قزوین.

دهخدا در لغت‌نامه خودش می‌نویسد: «وی (ابن ماجه) را در تفسیر و تاریخ ید طولی بود. علاوه بر سنن او را تفسیری است و نیز کتابی در تاریخ و نیز تاریخ قزوین دارد».

حافظ ابن‌کثیر در تاریخ البدایه والنهایه می‌نویسد: «کتاب سنن مشتمل است بر ۳۲ کتاب و هزار و پانصد باب و چهار هزار حدیث. کتاب او بر علم و عمل و تبحر و اطلاع و اتباع او از کتاب خدا و سنت رسول- صلی الله علیه وسلم- در اصول و فروع دلالت دارد. وی رحمه‌ا‌لله اهل حفظ، ورع، شرع، اتقان، زهد و عرفان بود».

استاد محمد فؤادعبدالباقی در پایان چاپ جدید “سنن ابن‌ماجه” ‌نوشته است: «همه احادیث سنن ابن‌ماجه ۴۳۴۱ حدیث می‌باشد. از این احادیث ۳۰۰۲ حدیث را کتب خمسه ( دیگر صحاح ستة) دیگر همه یا بعضی از آنان را روایت و نقل کرده‌اند و بقیه احادیث که عدد آنها ۱۳۳۹ حدیث است در کتب خمسه نیست و زاید بر آنها است».

شروحات و تعلیقات بر کتاب سنن ابن‌ماجه

با توجه با اینکه کتاب “سنن ابن‌ماجه” یکی از شش کتب اساسی حدیث (صحاح سته) در نزد اهل سنت می باشد، علما و دانشمندان مسلمان در شرح و بررسی این کتاب، خدمات بسیاری انجام داده‌اند که از آن جمله می‌توان کتب زیر را نام برد:

۱ـ شرح سنن ابن‌ماجة، اثر حافظ علاءالدین المغلطائی الحنفی، متوفای ۷۶۲ هـ. .

۲ـ شرح سنن ابن‌ماجة، اثر علامه ابن‌رجب زبیدی .

۳ـ ما تمس إلیه الحاجة علی سنن ابن‌ماجه، اثر شیخ سراج عمر بن ‌علی الملقن، متوفای ۸۰۴ .

۴ـ الدیباجه شرح سنن ابن‌ماجه، اثر شیخ کمال محمد بن ‌موسی دمیری، متوفی ۸۰۸ .

۵ـ شرح سنن ابن‌ماجه، اثر حافظ برهان ابراهیم بن‌ محمد معروف به سبط ابن‌العجمی، متوفی ۸۴۱ .

۶ـ مصباح الزجاجة، اثر علامه سیوطی، متوفای ۹۱۱.

۷ـ شرح سنن ابن‌ماجة، اثر شیخ ابوالحسن‌محمدبن‌عبدالهادی سندی حنفی، متوفی ۱۱۳۸ هـ.

۸ـ إنجاح الحاجة بشرح سنن ابن‌ماجه، اثر شیخ عبدالغنی مجددی دهلوی حنفی، متوفی۱۲۹۵ هـ. .

۹ـ حاشیه بر سنن ابن‌ماجه، اثر مولانا فخرالحسن گنگوهی.

۱۰ـ مفتاح الحاجة حاشیه شیخ محمد علوی.

در پایان امید داریم همهٔ مسلمانان، بویژه ما ایرانیان بتوانیم از این سرمایه‌های علمی اسلام و ایران کمال استفاده را برده و در راه پاسداری و نشر آموزه‌های دانشمندان هم‌میهن خویش از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزیم تا باشد باری دیگر سیادت علمی خویش را باز یابیم، به امید آن روز.

منابع:

۱- شرح حال و زندگی اصحاب صحاح سته، تألیف ملامحی‌الدین صالحی، ص ۱۳۶-۱۳۴.

۲- مختصر تاریخ دمشق: ۲۳/ ۳۵۵ .

۳- البدیه والنهایه: ۱۱/۵۶، دارالکتب‌العلمیه.

۴- تذکرة الحفاظ: ۲/ ۶۳۶.

۵- تهذیب‌الکمال ۲۷/۴۰.

۶- سیر أعلام النبلاء: ۱۳/ ۲۷۷.

۷- التدوین فی اخبار قزوین:۱ / ۲۵۳.

۸- تاریخ حبیب‌السیر:۲/ ۲۸۲.

۹- لغت‌نامه دهخدا:۱/۳۹۰ و ۱۱ /۱۷۵۶۳.

۱۰ـ دائرة‌المعارف الاسلامیة:۱/۲۷۱.

۱۱ـ الوافی بالوفیات:۵/۲۲۰.

۱۲ـ وفیات‌ الأعیان:۴/ ۲۷۹.

۱۳ـ شذرات الذهب:۲/ ۱۶۴.

۱۴ـ تهذیب التهذیب و تقریبه.

۱۵ـ مقدمه سنن ابن‌ماجه.

۱۶- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۴/۵۵۷.

مختصری از زندگی نامه مام ابن ماجه قزوینی رحمه الله (۲۰۹ – ۲۷۳ هـ)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Scroll to top